جدول جو
جدول جو

معنی یک چهارم - جستجوی لغت در جدول جو

یک چهارم
(یَ / یِ چَ رُ)
چهاریک. یک جزء از چهار جزء. یک بخش ازچهار بخش چیزی. ربع. یک ربع. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
یک چهارم
یک ربع
تصویری از یک چهارم
تصویر یک چهارم
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ لِ چَ رُ)
کارافا. پاپ از 1555تا 1559م. وی متحد فرانسه و مخالف فیلیپ دوم بود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
چهارم یا فری یاپت. پس از پدر بتخت نشست و در مدت 15 سال که سلطنت کرد، پارت را به آرامش اداره کرد. سلطنت او از 196 تا 181 قبل از میلاد بود. رجوع به ایران باستان ج 3 صص 2213- 2215 و فری یاپت شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بِ چَ / چِ رُ)
تب ربع. حمی ربع. حمی الربع: ارباع، تب چهارم آمدن. (تاج المصادر بیهقی) : قرقیهان... تب چهارم ببرد. (الابنیه عن حقایق الادویه). و در حدود کیکانان پیش شیر شد و تب چهارم میداشت و عادت چنان داشت که چون شیر پیش آمدی خشتی کوتاه دسته قوی بدست گرفتی و نیزۀ سطبر کوتاه. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 120). رجوع به تب ربع و حمی ربع شود
لغت نامه دهخدا
(یِ جَ رُ)
پاپ مسیحی از 1559 تا 1565 م
لغت نامه دهخدا
(کِ چَ رُ)
پادشاه اکس از 1488 تا 1513 میلادی متولد بسال 1473 و متوفی بسال 1513
لغت نامه دهخدا
تصویری از یک هزارم
تصویر یک هزارم
یک قسمت از هزار قسمت هزار یک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک هزارم
تصویر یک هزارم
((یِ یا یَ. هِ رُ))
یک قسمت از هزار قسمت، هزار یک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یک چارک
تصویر یک چارک
یک ربع
فرهنگ واژه فارسی سره